سلام استا د
اينم شعر جديدم :
دوباره بدن .جسم وروح.سوي فرسايشه
كي ميگه كه اينجا همش نازه و خواهشه
دوباره دلم تنگ شده خونه خون
در اينجا فقط درد وغم رو به افزايشه
شب و روز شده كار من گريه درد
يكي نيست بگه مرهمت يه كم آرامشه
يكي نيست سرم رو بذارم رو پاش
بگم كه نگاش واسه من عشقه.آسايشه
اونم با نگاهاش برام شعر بگه
بگه با وجودم غمش با گذشته چقدر فاحشه
اميدوارم خوشتون بياد